کیامهرکیامهر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

بهاری پسرم ، کیامهر

پیشرفتهای کیامهر در 1 سالگی

در تاریخ 11/١٢/١٣٩٠ در آستانه 12ماهگی  کیامهر تصمیم به راه رفتن آنهم به صورت جدی گرفت ، مکان : آشپزخانه    زمان:ساعت 11:15 شب  با در دست داشتن یک لگن 2 برابر خودش ! قیافه بابا شهرام و من دیدنی بود. محو قدمای لرزان و نگاه شگفت زدش شده بودیم. انگار با خودش می گفت یعنی من واقعا دارم راه می رم !!!  بعد از چند ثانیه یادمون افتاد که لحظه شماری می کردیم برای این لحظه و باید ثبت بشه ! بنابراین بابایی در یک اقدام بسیار مدبرانه و با از خود گذشتگی که نشان داد اقدام به ترک صحنه و آوردن دوربین نمود و این لحظه ناب از دریچه دوربین شکار گشت !و من با چشمانی اشک آلود از شوق نظاره گر . الهی قربون قدمای کج کجی و دستای قشن...
31 فروردين 1391

گشت زنی در طبیعت بهاری به همراه پسر بهاری !

در یک عصر دل انگیز و روح نواز بهاری گردش در طبیعت با کیامهر دوست داشتنی آن روز را به بهترین روز سال جدید در خاطر من تبدیل کرد. لمس تک تک درختان و برگها و گلها توسط پسر همچون گل من و ذوق و شوقش برای دنبال کردن مموشی و پرواز گنجشکها غیر قابل وصف بود. بعد از 1 ساعت لذت بردن از شادی کیامهر با هم یه بستنی جانانه و2 تا نون تازه خریدیم و رفتیم خونه مادر جون و کیامهر با اشتهای فراوان نون و پنیر و البته بستنی خورد .قبلا گفته بودم که کالسکه سواری در پارک بهش آرامش می ده الان هم که 6، 7 ماه از اون زمان می گذره علاقش دو چندان شده . ...
31 فروردين 1391

علاقه مندیهای جدید

یه جعبه ابزار به دلیل علاقه وافر به چکش واسه کیامهر خریدم به همراه چند تا اسباب بازی دیگه که البته بغیر از چکش هیچکدوم مورد اقبالش واقع نشد .  باچکش میزنه به همه چیز و میگه تق تق . تقلید حرکات ما برای کیامهر خیلی جالبه .مثلا نحوه نشستن منو تقلید می کنه و تلاش می کنه پاهاشو مثل من بذاره .جون دلی بلا شده !! گوشی تلفن و موبایل را میذاره دم گوش خودش یا من و میگه... ال ال و می خنده دیشب یه کار خیلی جالب کرد ، یه عنکبوت از اینایی که فنریه به چارچوب در اتاقش آویزونه ، با باباییش رفته بودن تواتاق و طبق معمول که با سر میزنه به عنکبوت و می خنده این کار و کرده بود ، برق اتاق خاموش بوده و سایه عنکبوت افتاده رو دیوار روبرو ، کیامه...
31 فروردين 1391

تقویم از نوع پسر بلایی !!

پسر دوست داشتنی ام امسال واسه عید چند تا تقویم تو مدلای مختلف با عکسای قشنگت چاپ کردیم و هدیه دادیم ، این یکی از اونهاست . ایشالا سال دیگه مفصل ترش می کنم . شما دعا کن مامانی کمی وقتش آزاد بشه !   ...
16 فروردين 1391
1